سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وقایع ازدواجیه

خب معمولا خوب هست که انسان وبلاگش را هم مثل بقیه کارهایش با نام خدا آغاز کند.

این اولین وبلاگی هست که با اولین اسمی که انتخاب کرده ام ساخته شده و نیاز به جست و جو کردن تغییر مداوم نام نبوده و جالبتر اینکه امروز یک ایمیل جدید ساختم و دومین نامی هم که وارد کردم ساخته شد؛ جالبتر این بود که این نام کوتاه و 5 حرفی بود.

اینجا من اسم ندارم، یا شاید هم بعدا یک اسم برای خودم انتخاب کردم.

یک جوان 20 و چند ساله که قصد داره از وقایع ازدواجش بنویسه. یک پسر مذهبی که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده، اگر چه خودش حسابی گناهکار هست و به وظایف دینیش اونطور که باید عمل نمیکنه اما دوست داره برای آینده اش یک دختر خوب و مذهبی انتخاب کنه تا انشاالله خدا بهش نظر کنه و به واسطه ی یک شخص دیگه هم که شده مسیر مستقیم را به طرفش کج کنه و اون را در راه کاملا راست قرار بده تا اندک لغزش هایی را هم که داره دیگه نداشته باشه.

راستش همیشه از این میترسم که نکنه گناهانم تاثیر منفی در زندگی آینده ام بذاره که مطمئناً بی تاثیر هم نیست اما گاهی رحمان و رحیم بودن خدا را به خودم گوشزد میکنم تا مبادا شیطان سوء استفاده کنه و من را بیشتر در گناه بکشونه.

نمیدونم باید چیکار کرد که شیطان دست از سر آدم برداره، انگار که این شیطان لعنت شده به قسمش خیلی خیلی پایبند هست و به هیچ عنوان قصد عقب کشیدن نداره. اما خدا انشاالله من را در پناه خودش محفوظ بداره.(آمین)

بذارید ذهن های شما که زیادی در مورد من به انحراف کشیده شده و همگی الان فکر میکنید کمترین خلاف من قتل بوده را حسابی به این طرف بکشونم که خیلی هم در مورد من فکر بد نکنید. من تنها گناهم اینه که ناخونهام را دیر به دیر میگیرم. :دی

راستی من چرا اینجا کسی را مخاطب قرار دادم و از واژه شما استفاده کردم؟؟ اول که خواستم بسم الله بگم و این وبلاگ را بسازم با خودم گفتم نمینویسم که کسی بخونه، مینویسم برای خودم که این خاطرات یادم نروند، الان هم اگر کسی اینها را خواند و با نظری ما را آگاه کرد که خواننده بوده و اشکالات کارم را بهم گوشزد کرد، بدمان که نمیاد هیچ ، شاد و شنگول هم می شویم.

امروز هشتم فروردین سال یک هزار و سیصد نود هست.


نوشته شده در دوشنبه 90/1/8ساعت 8:31 عصر توسط س نظرات ( ) |


Design By : Pichak